آرياآريا، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

گل پسر ماماني

كي بوزورگ مي شم

سلام عزيزم نمي دوني چقدر دلم براي اينجا و دوستاي گلمون تنگ شده بود امروز اومدم سايتتو نگاه كردم ديدم آخرين باري كه آپ كردم 1مرداد بوده خودم از خودم خجالت كشيدم ديگه چه برسه از تو آخه من هموني بودم كه سايتمو تند تند آپ مي كردم ولي باور كن كه خودم بي تقصيرم گلكم ماماني رو ببخش چون نه تنها از سايتت غافل شدم توي خونه هم يكم كمتر مي تونم بهت برسم ساعت خوابت ريخته بهم وقت غذا خوردنت قاطي شده باور نمي كني عزيزم ديگه نايي برام نمونده از صبح تا چهار كه سركارم وقتي هم ميام خونه به خاطر جابه جايي كه داريم انجام مي ديم تمام مدت توي خونه در حال جمع كردن اسباب اثاثيه خونم و شب از زور خستگي متوجه نمي شم كي خوابم برد حالا بماند كه تو شيطونك اين وسط بر...
14 مرداد 1391

كوتاهي مو

سلام عزيز دل مامان مي دونم كه خيلي وقته كه سراغه سايتت نيومدم البته بگما هر از چند گاهي يه سري بهش مي زدم اما نمي دونم چرا آپ نمي كردم و فقط سايتو باز مي كردم و يه نگاه مي كردم بهش و دوباره خارج مي شدم دستم براي تايپش نمي رفت يه جورايي احوالم گرفته بود اونم بي دليل دل و دماغ كاري رو نداشتم اين خودش كم بود كه چند روز پيش خبر فوت دايي بابايي رو بهمون دادن كه خودش براي من شك بزرگي بود آخه درست يه روز بعد از اينكه ما رفته بوديم ديدنش فوت كرده بود اين چند روزه هم درگير مراسم و كارا و رسيدگي به زندايي بابا هستيم اينا از يه طرف رفتن سر مراسم خاكسپاري دايي بابا حسابي من و داغون كرده انگار يه فيلم از خاكسپاري مراسم بابابزرگ جلوي روم بود به حدي ...
1 مرداد 1391
1